کد مطلب:276413 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

شباهت به ذوالقرنین
ذوالقرنین پیغمبر نبود ولی مردم را به سوی خدا دعوت كرد و به تقوی و خداترسی می خواند. قائم علیه السلام نیز پیغمبر نیست، زیرا كه بعد از پیغمبر ما حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله دیگر پیغمبری نیست، ولی آن حضرت نیز به سوی خدای تعالی و تقوی و پرهیزكاری دعوت می كند.

ذوالقرنین بر مردم حجّت بود. [1] قائم علیه السلام نیز بر همه اهل عالم حجّت است.

ذوالقرنین؛ خداوند او را به آسمان دنیا بالا برد و از زمین برای او پرده برداری شد، همه جای زمین - از كوهساران و دشت ها و دره ها - و از مشرق تا مغرب همه را مشاهده كرد و خداوند به او از هر چیزی علمی عنایت فرمود كه با آن، حقّ و باطل را بشناسد، و در دو شاخ او قطعه ابری قرار داد كه در آن تاریكی ها و رعد و برق بود تا تأیید شود، سپس به زمین فرستاده شد و به او وحی شد كه در دو ناحیه غرب و شرق زمین سیر كن. این را علامه مجلسی در مجلّد پنجم بحار [2] ضمن حدیثی طولانی از امیرالمؤمنین علیه السلام آورده است. قائم علیه السلام نیز، خداوند تعالی او را به بالاتر از آسمان اوّل برد، سپس به زمین بازگردانده شد - چنان كه گذشت -.



[ صفحه 286]



ذوالقرنین از قومش غیبتی طولانی داشت. قائم علیه السلام نیز غیبتش طولانی است، و در حدیث احمد بن اسحاق از امام عسكری علیه السلام آمده كه احمد گفت: چه سنّتی از خضر و ذوالقرنین در او جاری است؟ فرمود: طول غیبت ای احمد...! این خبر به طور كامل در حرف «غ» در باب غیبت آن حضرت گذشت.

ذوالقرنین؛ بنابر آنچه در قرآن كریم آمده به خاور و باختر زمین رسید. قائم علیه السلام نیز، همین طور خواهد بود. در كتاب كمال الدین به سند خود از جابر انصاری روایت كرده كه گفت: شنیدم رسول خداصلی الله علیه وآله می فرمود: ذوالقرنین بنده صالحی بود كه خداوند او را بر بندگان حجّت قرار داده بود، پس قوم خود را به سوی خدا و تقوی فراخواند، آن ها بر او شاخ زدند كه از نظرشان مدّتی غایب شد تا این كه درباره اش گفتند: هلاك شد یا در كدام بیابان رفت؟ سپس ظاهر شد و به سوی قومش بازگشت، ولی آن ها بر شاخ دیگرش زدند، و در میان شما (=امّت مسلمان)نیز كسی هست كه بر سنّت و روش او است، و به درستی كه خداوند - عزّوجلّ - ذوالقرنین را در زمین مكنت داد و برای او از هر چیزی سببی عنایت فرمود تا به شرق و غرب زمین رسید. خداوند - تبارك و تعالی - سنّت او را در قائم از فرزندانم نیز جاری خواهد ساخت، تا به شرق و غرب زمین دست یابد، تا جایی كه هیچ آبگاه و جایگاهی از آن - هموار و ناهموار، كوه و دشت - باقی نماند مگر این كه زیر پاهای او قرار دهد، و خداوند - عزّوجلّ - گنجینه های زمین و معادن آن را برایش آشكار می سازد، و او را به وسیله رعب یاری می كند، و زمین را به او پر از عدل و قسط می نماید چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد. [3] .

ذوالقرنین؛ مابین مشرق و مغرب را گرفت و تصرف كرد. قائم علیه السلام نیز، مشرق و مغرب زمین را به تصرف درخواهد آورد.

ذوالقرنین پیغمبر نبود ولی به او وحی شد - چنان كه در حدیث آمده -. قائم علیه السلام همچنین پیغمبر نیست ولی - چنان كه در حدیثی نقل شده - به او وحی می شود.

ذوالقرنین بر ابر سوار شد. قائم علیه السلام نیز، بر ابر می نشیند. دلیل بر آن روایتی است كه مرحوم مجلسی در بحار از



[ صفحه 287]



بصائر و اختصاص نقل كرده كه به سند خود از عبد الرحیم از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام آورده اند كه فرمود: ذوالقرنین میان دو ابر مخیّر شد، ولی او ابرِ رام را انتخاب كرد، و ابرِ سخت برای صاحب شما ذخیره گردید. راوی گوید: عرض كردم: سخت كدام است؟ فرمود: هر آن ابری كه در آن رعد و صاعقه و یا برق باشد، صاحب شما بر آن سوار می شود، باری، او سوار ابر می شود و به سبب ها می رسد، سبب های آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه، پنج معمور و دو بخش ویران. [4] .

و در بصائر الدرجات به سند خود از سوره از امام باقرعلیه السلام مثل همین روایت را آورده است. [5] .

و به سند آن دو (بصائر و اختصاص) از حضرت ابوعبد اللَّه صادق علیه السلام روایت است كه فرمود: خداوند به ذوالقرنین اختیار داد كه از دو ابر رام و سخت یكی انتخاب كند، او رام را برگزید، و آن ابری است كه برق و رعدی در آن نیست، و اگر سخت را اختیار می كرد، برایش میسّر نمی شد، زیرا كه خداوند آن را برای قائم علیه السلام ذخیره فرموده است. [6] .


[1] در حديث است كه نامش عياش و در حديث ديگر است كه نامش عياشا بوده، و مجلسي رحمه الله گفته: از اخبار برمي آيد كه اين غير از اسكندر است و او در زمان ابراهيم و اولين پادشاهان بعد از نوح بوده است. (مؤلف).

[2] بحار الانوار: 198:12.

[3] كمال الدين: 394:2.

[4] بحار الانوار: 182:12؛ الاختصاص: 194.

[5] بصائر الدرجات: 308.

[6] بحار الانوار: 183:12.